loading...

سایت رسمی موج فوتبال

مقاله - پس از اینکه جان لوئیجی بوفون سنگربان یوونتوس امروز قراردادش را با این تیم تا سال 2017 تمدید کرد ، دست نوشته ای از زندگینامه بوفون که به قلم خود او نوشته شده را برای شما آماده کرده ای

آخرین ارسال های انجمن
سیاوش سلیمی بازدید : 113 یکشنبه 02 آذر 1393 زمان : 1:00 نظرات (1)
مقاله - پس از اینکه جان لوئیجی بوفون سنگربان یوونتوس امروز قراردادش را با این تیم تا سال 2017 تمدید کرد ، دست نوشته ای از زندگینامه بوفون که به قلم خود او نوشته شده را برای شما آماده کرده ایم .

1987

28 ژانویه 1978 در کارارا، در خانواده ای کاملاً ورزشی متولد شدم. مادرم ماریا استلا ماسوکو نیز اهل کاراراست. او سه دوره قهرمان پرتاب گوی  شده و رکورد تاریخ ایتالیا در این رشته ورزشی را با 15 متر و 43 سانتی متر در اختیار دارد. البته او 17 دوره نیز در  ایتالیا قهرمان پرتاب دیسک شده است و در این زمینه هم با رکورد 57 متر و 54 سانتی متر رکوددار پرتاب دیسک ایتالیاست. جالب اینجاست که مادرم این دو رکورد را در تاریخ 14 مه ـی 1972 به نام خود ثبت کرده است.
 

پدرم آدریانو در لاتیسانا، نزدیک شهر اودین به دنیا آماده است. او وزنه بردار تیم ملی ایتالیا در سطح جوانان بود و در سطح اروپا به مقام نایب قهرمانی رسیده است. در مجموع او 15 بار به تیم اصلی وزنه برداری هم دعوت شد و تنها یک بار در مسابقات حضور پیدا کرد. او بعد از پایان دادن دور حرفه ای اش، اکنون معلم فیزیک است. افتخار می کنم فرزند دو ملی پوش هستم.
 

البته دو خواهرم هم کم و بیش ورزش دوست هستند. ورونیکا و جوندالینا، بیشتر والیبال تمرین می کنند. آن‌ها از من بزرگتر هستند، امّا آن ها هم در کارارا متولد شده اند. آن ها هر دو در تیم های والیبال سری‌آ بازی کرده اند.
 

جوندالینا وقتی برای ماتر بازی می کرد لیگ قهرمانان اروپا را فتح کرد. شوهرش، ماریو کاروسو هم یک بازیکن بسکتبال است. این خانواده کاملاً ورزشی به من انگیزه مضاعفی می دهد تا بیشتر تمرین کنم و سراغ ورزش بروم.

جان لوئیجی بوفون

 

1984

در زندگی ام سراغ هر  نوع ورزشی رفته و آن را تجربه کرده ام. امّا از همان شش سالگی که با هم سن و سال هایم بازی می کردم، میدانستم که فوتبالیست خواهم شد.
 

بعد از اینکه بسیار به فوتبال علاقه مند بودم، پدرم من را در مدرسه فوتبال کانالتو در لا اسپتزیا ثبت نام کرد. خاطرات زیادی از آن‌جا، از سرمربی ام لیبرو سالوتی و بسیاری از هم بازی هایم در آن‌جا به یاد دارم.
 

بعد از این من به تیم جوانان راه پیدا کردم و بعداً این فرصت برایم پیش آمد تا در پرتیکاتا، تیم محلی کارارا بازی کنم. آن‌جا مربیان خوبی از جمله، بونی، روسینی و آلوالونه داشتم که به من کمک بسیاری کردند.
 

من آن‌جا پست مشخصی نداشتم، علاقه زیادی به دروازه بانی داشتم، امّا بیشتر هافبک هجومی بازی می کردم.

 

1988

در دوران کودکی، وقتی به عنوان هافبک بازی می کردم، لوتار متئوس یکی از فوتبالیست های مورد علاقه ام بود. تیم ها و فوتبالیست های زیادی را در خارج از زمین دوست داشتم، هوادار سر سخت جنوا بودم.
 

وقتی 10 ساله بودم اولین بازی رسمی ام را در سن سیرو، در دیداری میان بازیکنان توسکان و ونتو در سطح جوانان تجربه کردم.
 

ما درست قبل از بازی اینتر - ورونا در فصل 1988-89 به سن سیرو رفته بودیم، احساس فوق العاده ای بود، اینتر سه روز بعد در همانجا قهرمان ایتالیا شد.  اگر اشتباه نکرده باشم اینتر با گل برتی موفق شد اسکودتو را تصاحب کند.

 

1990

به هر حال، توماس انکونو دروازه بان تیم ملی کامرون، الگوی ورزشی ام بود. تمام دنیا او را در طول جام جهانی 1982 می شناختند. البته من آن زمان خیلی جوان بودم و چیزی از دوران او به یاد ندارم.
 

وقتی در بازی جام جهانی 1990 ایتالیا، تیم ملی کامرون  آرژانتین قهرمان دنیا را 1-0 شکست داد، بیشتر به بازی های انکونو علاقه مند شدم.
 

کامرون در یک چهارم نهایی مقابل انگلیس بازنده شد، شبی که داور به انگلیس دو پنالتی را تقدیم کرد، آن شب گریه کردم.
 

بعد از جام جهانی بود که به بوناسکولا رفتم. من دوازده سالم بود و تصمیم گرفتم آن جا در پست دروازه بانی فوتبالم را ادامه دهم. سعی می کردم شبیه انکونو باشم.
 

شما لورنزو بوفون را می شناسید، دروازه بان بزرگی که برای اینتر و میلان بازی کرد، اینکه همیشه با او مقایسه می شدم، آزارم نمی داد.
 

تحت هر شرایطی او نسبت قومی نیز با ما داشت، او پسرعموی پدربزرگم بود. در کل طول زندگی ام او را پنج یا شش بار از نزدیک دیدم.
 

زمانی که در بوناسکولا بودم، دو مربی دروازه بانان این تیم، پیسرینی و مانچونی، تأثیر چشمگیری در دوران ورزشی من به عنوان یک دروازه بان داشتند.

 

جان لوئیجی بوفون

1992

پولی و رابیتی در زمان حضورم در باشگاه فولجونی مربی دروازه بان های من بودند. وقتی به تیم زیر 16 ساله های ایتالیا دعوت شدم، زندگی ورزشی ام شکل گرفت.
 

بعد از آن تیم جوانان پارما، فوق العاده بود. هنوز هم از هم بازی های آن موقع، دوستان زیادی دارم که به سطح حرفه ای فوتبال رسیدند، مورلو، فالسینی، بارون، فرانچسکینی.
 

در تیم نوجوانان پارما، میشلآنجلو بندتو سرمربی اصلی تیم بود و سالوونی مربی تیم زیر 19 ساله ها. من به تیم اصلی راه پیدا کردم. آن‌هم در سال 1995 و در سن 17 سالگی

 

1995

دروازه بانان بزرگی مانند بوچی، گالی، نیستا هم بازی‌ام بودند و نویو اسکالا سرمربی تیم، ایمان خاصی به من داشت. در اواسط ماه تابستان در دقایق پایانی دیدار دوستانه که ما 4-0 پیروز شدیم، این فرصت را پیدا کردم که دقایق پایانی به زمین بروم  و سعی کردم بهترین خودم باشم.
 

احمقانه بازی کردم، به هر حال می دانستم بیش از یک جوان کم تجربه چیز دیگری نیستم. امّا اسکالا اعتماد خاصی به من داشت. او سعی می کرد مشاور من باشد، حتی خارج از زمین. مدیر وقت پارما و اسکالا تلاش زیادی کردند تا من را بیشتر با فوتبال حرفه ای آشنا کنند.
 

درست مانند سایر بازیکنان حرفه ای دنیای فوتبال، من یک مدیربرنامه برای خودم انتخاب کردم، سیلوانو مارتینا که هم چنان مدیر برنامه هایم است.
 

وقتی چهارده سالم بود او درخواست ملاقات من را رد کرد و عنوان کرد که خیلی جوان هستم. دو سال بعد او را در یک تورنمنت که در ویارجیو برگزار می شد ملاقات کردم.
 

اولین اسپانسرم آل‌اشپورت و رئوسچ بود. اکنون پوما اسپانسرم است و از این بابت خیلی خوشحالم. امیدوارم شرکت هایی که به من باور داشتند، از همکاری با من راضی باشند. از نظر خودم همیشه تلاش کردم بهترین باشم.
 

به فصل 1995-96 که برگردیم، به یاد دارم که بوکی در جریان دیداری مقابل هلمستد در یوفا کاپ دچار مصدومیت شد. گالی هم به تیم لوچیسه رفته بود، اسکالا مجبور شد از نیستا در بازی استفاده کند، هر چند نیم نگاهی به من هم داشت.  همه چیز 19 نوامبر 1995 تغییر کرد، او به من گفت که آماده ام بازی کنم.

جان لوئیجی بوفون

سرمربی دروازه بانان تیم، دی پالما تلاش بسیاری کرده بود که من از نظر تکنیکی بهبود پیدا کنم و به نظرم پیشرفت خوبی کرده بودم.

برای یک جوان 17 ساله نخستین بازی رسمی، حس فوق العاده ای را رقم می زد. خیلی زود پاهایم را داخل زمین احساس کردم. با بازی در سری‌آ احساس آشنایی بیشتری پیدا کردم. هیچ وقت خودم را دست کم نگرفتم. درست انگار من به اینجا تعلق داشته ام. باز هم می گویم، حس فوق العاده ای بود.
 

بازیکنان و هم بازی های بسیار خوبی در کنارم بودند، سنسینی، کوتو، آپولونی. استویتچکف هم در تیم حضور داشت که مدام در گوشم چیزهایی را زمزمه می کرد که هنوز هم فراموش نکردم. نخستین بازی 0-0 به اتمام رسید و اجازه ندادم دروازه ام باز شود. در طول همان فصل من هشت بار دیگر برای پارما در سری‌آ بازی کردم.
 

مدیر وقت پارما تصمیم گرفت که مربی تیم را عوض کند و آن موقع بود که من با آنچلوتی آشنا شدم. او را نمی شناختم. امّا او سطح کیفی من را با بوکی دروازه بان اصلی تیم برابر می دانست. علی رغم اینکه قرار بود من دیگر دروازه بان اصلی تیم باشم، امّا رفتن زولا به چلسی همه را ناراحت کرده بود. امّا هنوز خاطرات زیبایی از آن فصل در ذهنم وجود دارد. تیم خیلی قوی بود و هم بازی هایم فوق العاده بودند.
 

آپولونی، بناریو، کاناوارو، تورام، دینو باجیو، کریپا، کرسپو، استانیچ، چیسا، آن‌ها یا فوق العاده بودند یا کم کم فوق العاده می شدند. در آن فصل با حضور آنچلوتی ما احساس کردیم قدرتمند تر از قبل شده ایم، امّا متأسفانه هیچ دستآورد خاصی نداشتیم.

 

1997

در همین زمان، نخستین تجربه ملی من هم از راه رسید. وقتی که تمام مراحل و پله های پیشرفت را به ترتیب در رده های نوجوانان تیم ملی ایتالیا تجربه کردم، به تیم ملی ایتالیا رسیدم. 29 نوامبر 1997 در دیدار مقدماتی جام جهانی مقابل تیم روسیه در مسکو قرار گرفتیم. چزاره مالدینی سرمربی تیم بود و هوا در مسکو فوق العاده سرد بود. امّا سرما را احساس نمی کردم و هیجان زده بودم، حتی فوق العاده تر از زمانی که مقابل ستارگان میلان در سن سیرو برای نخستین بار بازی کرده بودم. چند ثانیه بعد وارد بازی شدم و یک مهار استثنایی انجام دادم که همه معادلات را برهم زد.
 

تیم به جام جهانی رسید و وقتی سرمربی اسم من را در لیست اسامی دعوت شدگان به جام  جهانی 1998 قرار داد، روی هوا بودم.  من به جام جهانی رسیدم در حالی که تنها 20 سال سن داشتم. می دانستم که دروازه بان سوم خواهم بود، امّا وقتی شما حتی 1% احتمال این را بدهید که بازی می کنید، در قلبتان احساس خوبی خواهید داشت. آن اتفاقات افتاد و بعد از مصدومیت پروتزی، خیلی جادویی من دروازه بان دوم تیم شدم و پشت سر پاولیکا، مالدینی به من اعتماد کرد.
 

همان تابستان، آنچلوتی پارما را ترک کرد، مالسانی هدایت تیم را بر عهده گرفت و پائیسه مربی دروازه بانان تیم شد.فصل فوق العاده ای بود، بازیکنان بی نظیر و قدرتمندی که دیگر هیچ اثری از آن تیم جوان و کم تجربه چند فصل قبل نداشتند.
 

ما توانستیم کوپا ایتالیا، سوپرکاپ ایتالیا و جام یوفا را فتح کنیم. آن فصل ما بازی پلی آف را برای حضور در مکان چهارم جدول برای صعود به لیگ قهرمانان به اینتر واگذار کردیم. ناکامی پشت ناکامی در اواخر فصل رخ داد و انگشت دستم نیز دچار شکستگی شد که همین باعث شد یورو 2000 را نیز از دست دهم.
 

بخش دوم به زودی بر روی وبسایت قرار خواهد گرفت.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط کسب در آمد میلیونی از سایت در تاریخ 1393/09/02 و 20:43 دقیقه ارسال شده است

کسب در آمد میلیونی از سایت
سلام دوست عزیز سایت بسیار خوبی درست کردی اگه دوست داری از بازدید کنندگان سایتت در آمد کنی به سایت زیر مراجعه کن وبعد از عضویت در آن و قرار دادن کد در وبلاگ در آمد زایی کن
برای هر آی پی 3 تومان یعنی اگه روزانه 3000 آی پی داشته باشه میشه روزانه 9 هزار تومان یعنی معادل 270 هزار تومن در ماه
و به جای دریافت وجه می توانید از درآمدتان سایتتان را تبلیغ کنید.
آدرس سایت :
www.asanpop.ir


کد امنیتی رفرش
درباره ما
موج فوتبال که کار خود را از سال 1390 شروع کرده است تلاش دارد آخرین تحلیل‌ها و گزارش‌ها از مهم‌ترین اتفاقات روز ایران و جهان را به صورت آنلاین در اختیار مخاطبان خود قرار دهد. تحریریه موج فوتبال همچنین با بهره‌مندی از همکاران حرفه‌ای و با سابقه می‌کوشد عرصه‌های جدیدی در اطلاع‌رسانی بهنگام و شفاف بجوید و بگشاید.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    قهرمان لیگ قهرمانان فصل 2024 کدام است؟
    کدام بخش تقویت شود؟
    به نظر شما بهترین مربی جهان کدام مربی است؟
    لیگ برتر ایران 1403

    جدول لیگ

    آمار سایت
  • کل مطالب : 5695
  • کل نظرات : 783
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 594
  • آی پی امروز : 119
  • آی پی دیروز : 141
  • بازدید امروز : 1,238
  • باردید دیروز : 2,481
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 1,238
  • بازدید ماه : 11,799
  • بازدید سال : 67,162
  • بازدید کلی : 2,259,794
  • موسسه خیریه بهنام دهش پور