loading...

سایت رسمی موج فوتبال

بیوگرافی

آخرین ارسال های انجمن

مجموعه تصاویر همسران و نامزد های بازیکنان معروف جهان

سیاوش سلیمی بازدید : 309 پنجشنبه 20 شهریور 1393 : 23:34 نظرات (0)

در اینجا می توانید همسران و نامزد های معروف ترین بازیکنان جهان را ببینید که برخی از آنها هم بسیار معروف هستند.این مجموعه از تصاویر در سه بخش می باشد که شما را به دیدن مجموعه تصاویر در بخش دوم دعوت می کنیم.


گزارش تصویری : سالگرد ورود شاهزاده ولز به مادرید

سیاوش سلیمی بازدید : 107 یکشنبه 16 شهریور 1393 : 8:26 نظرات (0)

چند روز پیش سالگرد ورود گرت بیل به رئال مادرید بود و ما تصاویر زیبا از اولین سال حضور گرت بیل براتون گذاشتیم. 

5 درس بازاریابی از دیوید بکهام

سیاوش سلیمی بازدید : 80 چهارشنبه 12 شهریور 1393 : 0:36 نظرات (0)

در میان فوتبالیها و غیرفوتبالیها شاید کمتر کسی باشد که نام فوتبالیست معروف انگلیسی، دیوید بکهام را نشنیده باشد. دیوید بکهام در دوم می سال ۱۹۷۵ به دنیا آمده است ونام او با نام باشگاههای بزرگی مانند منچستر یونایتد و رئال مادرید گره خورده است. البته او در باشگاههای دیگری مانند آث میلان، لس آنجلس گالکسی و پاری سن ژرمن نیز بازی کرده است و با هر یک از این باشگاهها به عناوین و افتخارات بزرگی دست یافته است.

در این مطلب می پردازیم به مرور نکات جالب زندگی خصوصی رادامل فالکائو ستاره کلمبیایی منچستریونایتد به روتیت تصاویر. 

من با معجزه به اینجا رسیدم

سیاوش سلیمی بازدید : 98 دوشنبه 26 اسفند 1392 : 22:34 نظرات (0)

ریوالدو سرانجام تصمیم گرفت از فوتبال دل بکند. چیز زیادی به تولد 42 سالگی‌اش باقی نمانده اما این ستاره سابق بارسلونا از طریق این استاگرام –یکی از شبکه‌های اجتماعی- این خبر را اعلام کرد و در پیامی احساسی که برای هوادارانش گذاشته بود گفت که می‌خواهد به دوران حرفه‌ای 24 ساله خودش پایان بدهد.
او این پیام را به زبان‌های انگلیسی و پرتغالی منتشر کرد و عکسی از خودش با چشمانی اشکبار و یک عکس همراه با پسرش را هم گذاشته است.

او در پیام خودش نوشته: «امروز می‌خواهم در حالی که اشک در چشمانم حلقه زده از خدا، خانواده‌ام و حمایت‌هایی که طی این 24 سال دریافت کرده‌ام تشکر کنم. امروز با تمامی هوادارانم در سراسر دنیا تماس گرفته‌ام که بگویم دوران فوتبال من دیگر به پایان رسیده است. به خاطر این سال‌های دوست داشتنی احساس قدردانی می‌کنم. در طول این سال‌ها موانع، چالش‌ها، انتظارها و ناامیدی‌های زیادی بوده که تجربه کردم. در عین حال شادمانی‌ها، موفقیت‌ها، تغییرات و پیشرفت‌هایی بوده که به من لذت زیادی داده. گاهی در حال یاد دادن بودم و گاهی در حال یاد گرفتن اما هرگز تمرکزم را از دست ندادم و همیشه با اراده و تلاش در مسیر خداوند حرکت کردم. در این سفر طولانی افراد زیادی را در زندگی‌ام ملاقات کردم. برخی را برای مدتی کوتاه کنار خودم داشتم و برخی دیگر جزو دوستانی هستند که تا به امروز برایم مانده‌اند.

دوران حرفه‌ای من با یک معجزه آغاز شد. من بدون هیچ پشتوانه مالی پائولیستا را ترک کردم. تنها امیدم به دلگرمی‌های خانواده‌ام بود. پزشکان و مربیان هم امید چندانی نداشتند اما من همیشه به رویای دوردست خودم می‌نگریستم. با سماجت و فداکاری و البته با کمک خدا توانستم به بهترین بازیکن دنیا تبدیل شوم، قهرمانی در جهان را جشن بگیرم و برخی دیگر از عناوین مهم قهرمانی در تاریخ فوتبال را کسب کنم. در میان این جوایز، مدال‌ها و قهرمانی‌ها این هم داستان من بود که شاید الگویی برای سایرین است اما دورانی که من داشتم می‌تواند شاهدی بر این مدعا باشد بر اینکه ایمان داشتن و مبارزه کردن ارزش زیادی دارد. هر کسی که در مسابقات حضور دارد تمرین‌های سختی را سپری می‌کند. آنها این کار را با هدف رسیدن به جامی انجام می‌دهند که همیشگی نیست اما ما باید سعی کنیم تا به‌عنوانی از افتخار برسیم که همیشگی است.»

همین که این بازیکن سابق سال فیفا همچنان بعد از چهل سالگی هم فوتبال بازی می‌کرد به خودی خود ثابت می‌کند که او چه توانایی‌هایی داشته. برای توصیف برتری‌هایش شاید نتوان صفات مناسبی پیدا کرد. شاید پاهایش دیگر آن سرعت سابق را نداشته باشند و مثل جوانی‌هایش روی فرم نباشد اما چند سال آخر دوران حرفه‌ای‌اش را در برزیل در میان بازیکنان هموطنش‌اش سپری کرد.

ریوالدو که در فقر بزرگ شده بود داستان زندگی بسیار الهام‌بخشی دارد. با همان شور و هیجانی که خودش هر بازی را انجام می‌داد. بعد از بستن اولین قرارداد حرفه‌ای عمرش در سن شانزده سالگی برای پائولیستا، ریوالدو بازی در چهارده باشگاه مختلف را تجربه کرد و در این دوران حرفه‌ای خارق‌العاده بیش از 350 گل به ثمر رساند. ریوالدو از 1997 تا 2002 در تمامی بازی‌های بارسلونا حاضر بود و توانست دو جام لالیگا را فتح کند و به افتخارات فردی هم برسد اما در جام جهانی 2002 بود که این هافبک کلاس واقعی بازی خودش را به نمایش گذاشت. او در کنار رونالدینیو و رونالدو جام جهانی خیره کننده‌ای را در ژاپن و کره جنوبی تجربه کردند و پنجمین جام برزیلی‌ها را گرفتند؛ آخرین جام قهرمانی این کشور را که با بازی‌های خیره کننده‌ای به دست آمد. بازنشستگی او پایان یک عصر است اما با توجه به این دستاوردهایی که در این سال‌ها داشته حالا می‌تواند بنشیند و با خودش بگوید که ماموریت‌اش را به درستی انجام داده و حالا شاید بهتر باشد که همه هوادارانش بعد از پیام تشکری که از او شنیده‌اند از او قدردانی کنند. متشکریم ریوالدو ویکتور بوربا فریرا!
 
فعالیت‌های سال‌های اخیر
آخرین تیم بزرگی که او برایش بازی کرد سائوپائولو در سال 2011 بود اما بعد از یک دوره ناموفق که شامل تنها چند بازی در ترکیب ثابت بود از آنها جدا شد. ریوالدو اخیرا به طور پراکنده بازی‌هایی را برای تیم کوچک برزیلی موجی میریم انجام داده بود و با آنکه با آنها تا 2015 قرارداد داشت از این تیم خداحافظی کرده. همان باشگاهی که در سال 1994 او را به تیم ملی رساند. انتظار می‌رود که او در سمت خودش به‌عنوان رییس این باشگاه باقی بماند؛ جایی که پسر هجده ساله‌اش هم اکنون مشغول بازی کردن است. او که طی سال‌های 1993 تا 2003 در 74 بازی ملی به میدان رفت و 34 گل نیز به ثمر رساند، پیراهن تیم‌هایی همچون لاکرونیا، میلان، بارسلونا، المپیاکوس و آاک آتن و همچنین بنیادکار در ازبکستان را بر تن کرده است.

روماریو دوسوزا فاریا 29 ژانویه سال 1966 در ریودو ژانیرو به دنیا آمد. او فعالیت حرفه‌ای خود را در سال 1985 در باشگاه واسکو دوگاما آغاز کرد و با این تیم دو بار قهرمان لیگ منطقه ریودو ژانیرو شد. از سال 1988 تا 1992 برای آیندهوون به میدان رفت. با این تیم نیز در سال‌های 1989، 1991 و 1992 قهرمان باشگاه‌های هلند شد و در سال 1989 به عنوان مرد سال فوتبال این کشور رسید. او در سال 1993 به بارسلونا پیوست و در این تیم آقای گل باشگاه‌های اسپانیا شد و قهرمانی لیگا را به دست آورد. مربی او یوهان کرایف بود که روماریو را به عنوان "نابغه محوطه جریمه" توصیف ‌می‌کرد.
 
در سال 1995 ابتدا به صورت قرضی به برزیل برگشت و پیراهن باشگاه فلامینگو را به تن کرد. در فصل 1997 - 1996 در والنسیا مشغول فعالیت بود و پس از ‌آن دوباره به فلامینگو بازگشت. از سال 2000 دوباره عضوی از تیم واسکو دوگاما شد و با این تیم قهرمان کوپا مرکوسور (جام باشگاهی در آمریکای جنوبی که از سال 1998 تا 2001) شد و قهرمانی باشگاه‌های برزیل را به دست آورد. روماریو در همان سال به عنوان فوتبالیست سال آمریکای جنوبی برگزیده شد.
 
از سال 2002 تا 2004 در تیم فلومیننسه ریودو ژانیرو توپ می‌‍زد. در همان زمان مدتی کوتاه برای تیم السد قطر بازی کرد که این دوره تنها پس از 10 هفته در آوریل سال 2003 با فسخ پیش از موعد قراردادش به پایان رسید. در اکتبر سال 2004 روماریو که به داشتن طبعی احساساتی و تند معروف بود،‌ پس از اختلاف با مربی فلومیننسه از این تیم اخراج شد و دوباره به واسکو دوگاما بازگشت. در فصل 2005 در سن 40 سالگی 22 گل برای واسکودو گاما زد و به این ترتیب آقای گل لیگ فوتبال برزیل شد. این در حالی بود که وی از ابتدای فصل با انتقادهای شدید رسانه‌ها به عنوان کسی که به پایان دوران اوجش نزدیک شده،‌ مواجه بود.
 
در اواخر مارس سال 2006 به باشگاه میامی آمریکا پیوست که تحت مالکیت شرکت ورزشی برزیلی ترافیک بود. در پایان ماه سپتامبر قراردادی با تیم دسته اولی آدلاید یونایتد برای انجام چهار بازی در لیگ استرالیا امضا کرد.
 
روماریو از ژانویه سال 2007 دوباره با واسکو دوگاما قرارداد بست. او ابتدا از سوی فیفا اجازه بازی نداشت،‌ چرا که طبق قوانین فیفا یک بازیکن در یک فصل حداکثر در دو باشگاه می‌تواند بازی کند. در حالی که پس از میامی و آدلاید، واسکو دوگاما سومین تیم روماریو در یک فصل می‌شد اما پس از آن فیفا کوتاه آمد زیرا فصل فوتبال در برزیل با تقویم فوتبال در اروپا مطابق نبود.
ورزش 11 - روماریو
در 20 مه 2007 روماریو هزارمین گل خود را در طول مدت فعالیتش به ثمر رساند. در پیروزی 3 بر یک تیمش در مقابل اسپورت رسیف وی با یک ضربه کاشته در دقیقه 48 بازی گل سوم تیمش را زد. البته گل شماری روماریو از سوی فیفا به رسمیت شناخته نشد زیرا وی 98 گلی را هم که در دوره نوجوانی زده به حساب آورده بود؛ در حالی که وی تنها موفق به زدن 902 گل در بازی‌های رسمی که شامل بازی‌های دوستانه هم می‌شود، شده بود.
 
در اکتبر سال 2007 در سن 41 سالگی آزمایش دوپینگ وی مثبت و حاوی مصرف ماده فیناسترید اعلام شد. به گفته خودش، او ماه‌ها از این دارو برای جلوگیری از ریزش مو استفاده می‌کرد که این ماده را در بر داشت. در فوریه سال 2008 روماریو اعلام کرد که در 30 مارس 2008 به فعالیت خود پایان می‌دهد. از آنجایی که او به دلیل استفاده از داروی ریزش مو تا اواسط آوریل 2008 از انجام بازی محروم بود، دیگر در هیچ بازی‌ای حضور نیافت. در آغاز فوریه 2008 به عنوان مربی - بازیکنان واسکو دوگاما، بعد از اختلاف با مالک باشگاه، اوریکو میراندا استعفا داد.
 
یکی از برترین بازیکنان تاریخ برزیل در 15 آوریل 2008 اظهار داشت: "دیگر بازی نخواهم کرد. این قطعی است!" دلیل این تصمیم را هم روی فرم نبودن خودش اعلام کرد؛ چرا که در طول مدت محرومیتش اصلا تمرین نکرده بود.
 
روماریو پس از اعلام بازنشستگی به عنوان نماینده حامی مالی باشگاه آمریکا اف.سی مشغول کار شد. این تیم هم‌اکنون در لیگ دسته دو در منطقه رودو ژانیرو بازی می‌کند. در 13 آگوست سال 2009 روماریو که 43 سال داشت، اعلام کرد که می‌خواهد دوباره بازی کند: "می‌خواهم در یک یا دو بازی رسمی به میدان بروم تا آرزوی پدرم را تحقق بخشم." پدر روماریو، اده‌ وایر، هوادار این باشگاه بود!
 
فعالیت ملی
 
روماریو در 70 بازی برای تیم ملی برزیل، 55 گل وارد دروازه حریفان کرد و بدین ترتیب پس از پله و رونالدو سومین گلزن موفق تمام دوران تیم ملی برزیل است. او اولین بار در 23 مه سال 1987 در دوبلین در مقابل ایرلند به میدان رفت و اولین گلش را پنج روز بعد در هلسینکی برابر فنلاند به ثمر رساند. در بازی‌های المپیک تابستانی 1988 با تیم ملی کشورش به مدال نقره دست یافت و خودش در این تورنمنت 5 گل زد.
 
در جام جهانی 1990 در ایتالیا فقط در یک بازی به میدان رفت زیرا دچار مصدومیت از ناحیه قوزک پا شده بود. به علاوه با کادر رهبری تیم نیز اختلاف داشت؛ ‌چرا که او و چند بازیکن دیگر با فیزیوتراپ خودشان به مسابقات آمده بودند.
 
او در جام جهانی 1994 آمریکا نقشی تعیین کننده در قهرمانی برزیل داشت و خود نیز به عنوان بهترین بازیکن جام، برنده توپ طلا شد. او پنج گل در این جام زد که یکی از آنها گل تساوی در آخرین بازی مرحله گروهی در مقابل سوئد و یکی نیز گل از روی نقطه پنالتی در فینال مسابقات در برابر ایتالیا بود. او در کنار زوج خط حمله‌اش، به‌به‌تو در طول جام جهانی بسیار درخشید.
ورزش 11 - روماریو
پس از جام جهانی رونالدوی جوان زوج او در خط حمله تیم ملی برزیل شد. آن دو در فینال جام کنفدراسیون‌ها در سال 1997 در ریاض هرکدام سه گل در پیروزی 6 بر 0 تیمشان به ثمر رساندند. روماریو خود با زدن هفت گل،‌ آقای گل تورنمنت شد. قرار بود در جام جهانی 1998 در فرانسه هم این دو در خط حمله برزیل حضور داشته باشند اما روماریو مصدوم شد و پزشکان گفتند نمی‌تواند تا جام‌جهانی به فرم ایده‌آل برسد و بدین ترتیب با وجود میلش‌ جای خود را به به‌به‌تو داد.
 
پس از آن با ماریو زاگالو،‌ سرمربی،‌ و دستیارش زیکو دعوای کوچکی را علنی‌ کرد. البته با زاگالو از زمانی که دستیار کارلوس آلبرتو پریرا بود، مشکل داشت؛ چرا که در آن زمان در یک بازی دوستانه مقابل آلمان در سال 1992 به روماریو اجازه نداده بود تا پیراهن شماره یازده را که بسیار آن را دوست می‌داشت، به تن کند. به دنبال آن با پله نیز جنگی رسانه‌ای را شروع کرد، زیرا او هم تغییر شیوه زندگی روماریو را به عنوان رفتاری غیرحرفه‌ای مورد انتقاد قرار داده بود.
 
قبل از جام جهانی 2002 و در حالی که 36 سال سن داشت، با بازی‌های عالی و نمایش‌های خوبش، هواداران و رسانه‌ها را وادار کرد که به شدت خواستار دعوت او به تیم ملی شوند، این در حالی بود که تیم ملی برزیل در مسابقات انتخابی جام جهانی عملکرد خوبی نداشت و در گروه خود در منطقه آمریکای جنوبی تنها به رتبه سوم بسنده کرده بود اما سرمربی تیم ملی در آن زمان، لوئیز فلیپه اسکولاری از دعوت او امتناع کرد و بدون روماریو راهی ژاپن و کره‌جنوبی شد.
 
در 27 آوریل سال 2005، تقریبا چهار سال پس از آخرین بازی ملی‌اش بازی خداحافظی‌اش را مقابل گواتمالا انجام داد که به پیروزی 3 بر صفر برزیل انجامید و وی نیز یکی از گل‌های این تیم را به ثمر رساند.
ورزش 11 - روماریو
زندگی شخصی
 
روماریو به کسی که مدام و به طرزی افراطی زندگی‌اش را تغییر می‌دهد، معروف بوده و همین امر هم در تیم ملی و باشگاه‌های مختلفی چون بارسلونا و فلامینگو برایش مشکلاتی ایجاد می‌کرد.
 
او دو فرزند از ازدواج اول و یک فرزند از ازدواج دومش دارد.
 
او در سال 2005 نیز جنجال آفرید. وی در یک مسابقه فوتبال شرکت کرد که یک قاچاقچی معروف همبازی‌اش بود. روماریو در یک مصاحبه برای چندمین بار علاقمندی خود را برای ورود به دنیای سیاست اعلام کرد.
 
عناوین و موفقیت‌ها
 
تیم ملی:
 
مدال نقره المپیک: 1988
 
قهرمانی جهان: 1994
 
قهرمانی در کوپا آمه‌ریکا: 1989، 1997
 
قهرمانی در جام کنفدراسیون‌ها: 1997
 
مقام سوم جام جهانی فوتبال ساحلی: 2005
 
باشگاهی:
 
قهرمانی در جام حذفی هلند: 1989، 1990
 
قهرمانی در لیگ باشگاهی هلند: 1989، 1991، 1992
 
قهرمانی در لیگ باشگاهی اسپانیا: 1994
 
قهرمانی در جام مرکوسور: 1999، 2000
 
قهرمانی در لیگ باشگاهی برزیل: 2000
 
عناوین و افتخارات شخصی
 
مرد سال فوتبال جهان: 1994
 
بهترین بازیکن جام جهانی: 1994
 
بهترین بازیکن آمریکای جنوبی حاضر در اسپانیا: 1994
 
آقای گل مسابقات منطقه ریو دوژانیرو: 1986، 1987، 1996، 1997، 1998، 1999، 2000
 
آقای گل المپیک: 1988
 
آقای گل لیگ هلند: 1989، 1990، 1991
 
آقای گل جام حذفی هلند: 1989، 1990
 
آقای گل لیگ قهرمانان اروپا: 1990، 1993
 
آقای گل لیگ اسپانیا: 1994
 
آقای گل جام کنفدراسیون‌ها: 1997

جنجال های بزرگترین خرید شیاطین سرخ

سیاوش سلیمی بازدید : 174 دوشنبه 26 اسفند 1392 : 13:09 نظرات (0)

خیلی از بازیکنان حرفه ای و آماتور به تقلید از او یقه پیراهن شان را بالا می دادند. با خودش درگیر بود و وقتی آن لگد معروف را به سینه تماشاگری کوبید، بیش از پیش معروف و محبوب شد! بعد از فوتبال وارد امور اجتماعی، هنری و سیاسی هم شد تا استعدادهایش را در زمینه های دیگر به رخ همگان بکشد. از او به عنوان بزرگترین خرید خارجی منچستریونایتد نام می برند.

مشخصات و بیوگرافی اریک کانتونا

نام کامل اریک دانیله پیره کانتونا

تاریخ تولد ۲۴ مه ۱۹۶۶

محل تولد مارسی فرانسه

قد: ۱۸۸ سانتیمتر

وزن: ۷۹ کیلوگرم

پست: مهاجم

شماره: 7

باشگاه های پیشین: منچستر، لیدز، نیمز، مونت پولیه، بودرو، مارسی، مارتیزو و اوسر

بازی ملی: ۴۵

گل ملی: ۲۰

آبا و اجداد

برخلاف آنچه شایع شده بود، اریک کانتونا در پاریس به دنیا نیامده، بلکه او متولد بندر مارسی در جنوب فرانسه است. پدرش آلبرکانتونا یک پرستار و نقاش بود و مادرش الئونور روریش یک طراح لباس. هم خانواده مادری و هم خانواده پدری اش مهاجر بوده اند. خانواده پدری از ساردینای ایتالیا به مارسی آمده و خانواده مادری اش از کاتالان های جدایی طلب بودند. پره روریش پدر بزرگ اریک، در جنگ های داخلی اسپانیا با ارتش ژنرال فرانکو جنگید و از ناحیه کبد دچار جراحت شد. او را به همراه همسرش برای مداوا به فرانسه منتقل کردند.

شروع

در سال ۱۹۸۰ به تیم محلی کایلوس رفت و آنجا گام های مخست را برداشت. او ابتدا دروازه بان بوداما بعدا به خط حمله منتقل شد. روی هم رفته، کانتونا ۲۰۰ بازی برای این تیم محلی انجام داد و در سال ۱۹۸۱ به تیم جوانان اوسر پیوست. در اوسر تا سال ۱۹۸۳ در تیم پایه بود و بعد از آن به تیم بزرگسالان منتقل شد. فصل ۸۶ ۱۹۸۵ را به صورت قرضی در یک تیم دسته دومی به نام مارتیژو گذراند و باز هم به اولسر برگشت.

کانتونا تا سال ۱۹۸۸ در اولسر بازی کرد و پس از آن به مارسی رفت. او تا سال ۱۹۹۱ در مارسی بود اما سال۸۹ و همچنین فصل ۹۰ ۸۹ را در تیم های بوردو و مونت پولیه به صورت قرضی توپ زد. در سال ۹۱به نیمز پیوست و در سال ۱۹۹۲ برای نخستین بار از لیگ فرانسه خارج و راهی لیگ انگلستان و باشگاه لیدزیونایتد شد. در همان سال با نظر مثبت سر الکس فرگوسن، کانتونا به منچستریونایتد پیوست تا فصل جدیدی در زندگی او گشوده شود.

منچستریونایتد

ورزش 11 - اریک کانتونا و سرالکس فرگوسن

یونایتد فرصتی برای دیده شدن بود. رقم انتقال کانتونا از لیدزیونایتد به منچستریونایتد یک میلیون و ۲۰۰ هزار پوند بود. او نخستین بازیش را در دیداری دوستانه مقابل بنفیکا در لیسبون انجام داد. این بازی به مناسبت پنجاهمین سالگرد تولد اوزه بیوی فقید برگزار شد. اریک در آن بازی شماره ۱۰ منچستریونایتد را بر تن داشت. در روز ۶ دسامبر ۱۹۹۲ او برای نخستین بار در یک بازی رسمی برای یونایتد به میدان رفت و مقابل منچسترسیتی در نیمه دوم به زمین فرستاده شد. کانتونا در این مسابقه پیراهن شماره ۱۲ را پوشیده بود.

داستان جالب انتقال کانتونا

خط حمله یونایتد اوضاع نادرستی داشت و به همین منظور الکس فرگوسن با مارتین ادواردز رئیس باشگاه جلسه ای برگزار کرده بود. فرگوسن درباره خرید یک مهاجم خوب بحث می کرد. او اعتقاد داشت که دیوید هیرست، مت لو تیزیه و برایان دین نتوانسته اند انتظارات او را برآورده کنند. در حین جلسه، بیل فوتربی، رئیس باشگاه لیدزیونایتد با ادواردز تماس گرفت و خواهان خرید و انتقال دنیس اروین شد.

بحث درخصوص خط حمله به گفتگو درباره اروین کشیده شد و آن دو مصمم شدند که اروین را از دست ندهند. در مقابل فرگوسن یادش آمد که اریک کانتونا، مهاجم لیدزیونایتد در لیست فروش قرار دارد. اگرچه هوارد ویلکینسون سرمربی لیدز راضی به فروش کانتونا نبود اما چند روز بعد قرارداد منعقد شد و ستاره فرانسوی سر از اولدترافورد درآورد.

لگد

ورزش 11 - لگد اریک کانتونا به تماشگر

حتما ماجرای لگد کانتونا به یکی از هواداران را می دانید اما برای آنکه مروری بر خاطرات داشته باشیم، یک بار دیگر آن را بازگو می کنیم. در بازی منچستریونایتد و کریستال پالاس در روز ۲۵ ژانویه ۱۹۹۵ کانتونا از میدان اخراج شد. در راه خروج، ریچارد شاو، یکی از هواداران پالاس، پیراهن او را کشید و باقی ماجرا! کانتونا چندی پیش گفته بود که هنوز از آن لگدی که زدم سرخوش و خوشحالم!

تیم ملی فرانسه

خیلی ها دوست داشتند که کانتونا را در جام جهانی ببینند اما این آرزو هیچ گاه به حقیقت تبدیل نشد. بدین ترتیب باید او را یکی از بزرگترین غایبان جام جهانی دانست. او درست در زمانی عضو تیم ملی فرانسه بود که خروس های آبی نتوانستند به رقابت های جام جهانی راه پیدا کنند. کانتونا بین سال های۱۹۸۷ تا ۱۹۹۴ در تیم ملی حضور داشت.

حمله کانتوناها به کیگز!

۲۴ ماه مه ۲۰۱۱ میلادی، یک کامیون اطراف خانه رایان گیگز در منچستر توقف کرد و از آن تعداد زیادی مرد خارج شدند که ماسک اریک کانتونا بر سر داشتند! این افراد با حمله به خودروی گیگز آسیب های جدی به آن وارد آوردند. بسیاری از خودروهای پارک شده در اطراف خانه گیگز هم مورد عنایت این افراد قرار گرفتند!

تبلیغات

کانتونا در تیزرها و پوسترهای تبلیغاتی بسیاری شرکت کرده و از این راه پول هنگفتی را به جیب زده است. یکی از این تبلیغات به ۵ سال پیش و برای معرفی یک مدل رنو برمی گردد که تصویر آن را ملاحظه می کنید.

پیراهن بده، کلاه بگیر

زمانی که فرناندو آلونسو راننده تیم فرمول یک رنو بود، یعنی حدود ۵ سال پیش، کارخانه رنو پیرو قرارداد تبلیغاتی اش با کانتونا، این ۲ ستاره را کنار یکدیگر قرار داد و با تبادل پیراهن و کلاه ایمنی کار تبلیغاتی خود را انجام داد.

خودروی نقاشی شده

جان وان نقاش و طراح آمریکای خودروی رولزرویس اریک کانتونا را در یک برنامه تلویزیونی رنگ کرد و به این شکل درآورد. از این به بعد اریک با خودروی طراحی شده اشت در خیابان ها آمد و شد می کند و همین موضوع او را انگشت نماتر هم کرده است!

فیلم

کانتونا که تیزهای تبلیغاتی مختلفی بازی کرده بود، در چندین فیلم تلویزیونی و سینمایی بازی کرده است. یکی از این فیلم ها که پرطرفدار نیز بود، فیلم «پلیس پرخور» است. داستان این فیلم مربوط می شود به یک پلیس اخلاقگرا که درمی یابد حدود یک سال از عمرش باقی مانده و همین موضوع باعث می شود که به پرخوری رو بیاورد. نقش این پلیس را کانتونا بازی کرده است.

خانواده

کانتونا با ایزابل فرر ازدواج کرد و از او ۲ فرزند با نام های رافائل (۱۹۸۸) و ژوزفین (۱۹۹۵) دارد. اریک در سال ۱۹۹۷ با راچیدا براکنی هنرپیشه فرانسوی که در یک فیلم با او آشنا شده بود ازدواج کرد.

فعالیت فوتبالی پس از بازی

بین سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۱ سرمربی تیم فوتبال ساحلی فرانسه بود. او حتی در سال ۲۰۰۵ یک بار برای این تیم بازی کرده است. بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ هم به عنوان مدیر فوتبال با باشگاه نیویورک کاسموس کار کرد.

افتخارات

اصلی ترین و مهمترین افتخارات اریک کانتونا مربوط به زمانی می شود که در منچستریونایتد بازی می کرد.

مارسی

قهرمانی در لیگ فرانسه: ۹۱ ۱۹۹۰ و ۸۹ ۱۹۸۹

مونت پولیه

قهرمانی در لیگ انگلستان: ۹۲ ۱۹۹۱

قهرمانی در جام خیریه: ۱۹۹۲

منچستریونایتد

قهرمانی در لیگ برتر انگلستان: ۹۷ ۱۹۹۶، ۹۶ ۱۹۹۵، ۹۴ ۱۹۹۳ و ۹۳ ۱۹۹۲

قهرمانی در جام حذفی انگلستان: ۹۶ ۱۹۹۵ و ۹۴ ۱۹۹۳

قهرمانی در جام خیریه: ۱۹۹۶، ۱۹۹۴ و ۱۹۹۳

افتخارات ملی

قهرمانی در رقابت های زیر ۲۱ سال اروپا: ۱۹۸۸

افتخارات شخصی

کسب مقام سومتوپ طلا: ۱۹۹۳

عضویت در تیم منتخب لیگ برتر: ۹۴ ۱۹۹۳

بازیکن بازیکنان لیگ برتر انگلستان: ۹۴ ۱۹۹۳

برنده توپاونز: ۱۹۹۶

برنده جایزه فوتبال نویسان: ۹۶ ۱۹۹۵

عضویت در تیم منتخب ورزشی نویسان اروپا: ۹۶ ۱۹۹۵

قرار گرفتن در زمره ۱۰۰ بازیکن زنده فوتبال دنیا

بدرود کاپیتان

سیاوش سلیمی بازدید : 135 دوشنبه 26 اسفند 1392 : 13:04 نظرات (1)

تکلیف آینده نمانیا ویدیچ مشخص شده. از فصل بعد قرار است در ایتالیا او را ببینیم، با پیراهن آبی رنگ اینتر. او در اوج آمادگی و به‌عنوان کاپیتانی وفادار از شیاطین سرخ جدا می‌شود و شاید این جدایی خاطره تلخی را برایش به جا بگذارد.

وقتی هشت سال در یک باشگاه باشی خداحافظی کردن با آنها برایت خیلی سخت می‌شود، مخصوصا اگر کاپیتان آنها هم باشی. در این شرایطی که او فعلا دارد دست‌کم می‌تواند دو فصل دیگر را هم در اوج بگذراند. علاوه بر این کاپیتانی باشگاهی مثل یونایتد کاری نیست که به یک بازیکن متوسط بسپارند و ویدیچ که سال 2011 از فوتبال ملی کناره‌گیری کرد هم تنها هدفش این بود که بازی‌های باشگاهی‌اش را ادامه بدهد. این پست جایگاهی نیست که کسی بخواهد بدون داشتن هیچ دلیل منطقی آن را ترک کند. شایعه‌ای که در مورد دلیل جدایی او به گوش می‌رسد این است که ویدیچ از نحوه رفتار باشگاه در مذاکراتی که برای تمدید قرارداد او داشتند راضی نبوده و به همین خاطر تصمیم گرفته اولدترافورد را ترک کند. هواداران یونایتد امیدوارند این شایعه درست نباشد اما مشکل اگر از این بخش نباشد مطمئنا از یک جای دیگر کار است. الان اصلا وقت خوبی برای جدایی نیست.

با این حال ویدیچ با همت و وفاداری زیادی برای منچستر یونایتد بازی کرده. هرگز نمی‌شود تمرکزش را زیر سوال برد. خیلی از هم‌تیمی‌هایش هستند که از لحاظ میزان زحمتی که برای تیم کشیده‌اند به گرد پای کاپیتان هم نمی‌رسند، ریو فردیناند در برخی دقایق بازی‌ها چنان بی‌خیال بوده که انگار دست در جیب در میدان مسابقه در حال قدم زدن است و قراردادش هم فورا بعد از ورود دیوید مویس تمدید شده. شینجی کاگاوا، خاویر هرناندز و روبین فان پرسی از دیگر بازیکنانی بوده‌اند که این فصل در حد و اندازه‌های همیشگی‌شان ظاهر نشده اند.

حتی صدای اعتراض پیتر اشمایکل هم بلند شد و گفت چند تن از بازیکنان در قواره‌های باشگاه ظاهر نشده اند. او از کسی اسم نبرده اما مشخص است که چه کسانی را مدنظر دارد. پس تعجبی ندارد که اگر قرار به جدایی باشد نام یکی از این سه بازیکن حتما شنیده شود. خود مویس از حمایت خیلی از فوتبالی‌ها برخوردار است به ویژه اهالی سابق یونایتد. از سر الکس فرگوسن گرفته تا خود اشمایکل. منتقدانش هم رسانه‌ها و حالا عده‌ای از هواداران باشگاه هستند. اهالی فوتبال معتقدند که باید به این مربی زمان داد اما در عین حال کارشناسان می‌گویند بهتر است که او قابلیت‌هایش را با نتایج بهتر تیم و عملکرد درخشان‌تر در بازی‌ها ثابت کند.

جام جهانی در راه است و دو ماه هم از فصل باقی مانده و معلوم است که چشم همه به بازی‌هایی است که درون زمین انجام می‌شود. متاسفانه برای هواداران یونایتد فصل هنوز تمام نشده خبرهای بد در راه بوده. اینکه

کاپیتان شان از فصل دیگر در این تیم نخواهد بود. شاید با گذشت زمان عصر تازه تاریخ این باشگاه هم فرا برسد. تیری آنری گفته: «یونایتد الان فصل بدی را می‌گذراند اما این واقعیت که با ورود شش بازیکن جدید و بزرگ به تیم شان چه قدرتی می‌گیرند برای سایر تیم‌ها ترسناک است.» شاید همه اینها درست باشد اما این رویاپردازی‌ها تا یک جایی زیبا است. مردم دوست دارند تیم شان خوب بازی کند. دست‌کم حالا تکلیف آینده ویدیچ مشخص شده و با توجه به بازیکنانی که یا دور از فرم ایده‌آل هستند یا ساز جدایی را کوک کرده‌اند آینده شیاطین سرخ نامطمئن به نظر می‌رسد.

توهیر: خوشحالم که او می‌آید
ویدیچ از یک ماه قبل گفته بود که در پایان فصل یونایتد را ترک می‌کند. اریک توهیر مالک اینترمیلان در مورد ورود این بازیکن می‌گوید: «ویدیچ یک بازیکن بزرگ است. بسیار خوشحالم که توانستیم او را به شهر میلان بیاوریم. او از بهترین مدافعان جهان است و توانایی‌ها و جایگاه اش در عرصه بین‌المللی و همین طور کاریزمایی که دارد به اوج‌گیری بازیکنان جوان ما کمک زیادی خواهد کرد. با حضور ویدیچ به ارزش‌های اینتر افزوده خواهد شد. این تلاشی است برای ساختن یک تیم موفق دیگر در اینتر.»

خود ویدیچ در رابطه با این انتقال می‌گوید: «من اصلا نمی‌خواستم در انگلیس بمانم چون تنها باشگاهی که اینجا دلم می‌خواسته برایش بازی کنم همین یونایتد بوده که این شانس را برای هشت سال داشتم.» دیوید مویس هم اعلام کرده که جدایی کاپیتان صرب طبق توافقی دوطرفه با باشگاه انجام شده. از وقتی که سر الکس فرگوسن از باشگاه رفته و دیوید مویس جایش را گرفته این تیم رنگ خوشی را ندیده و شانسی برای دفاع از عنوان قهرمانی هم ندارند چرا که در رده هفتم جدول، هجده امتیاز از چلسی صدرنشین عقب افتاده‌اند. با رتبه چهارم جدول که در اختیار سیتی است هم 12 امتیاز فاصله دارند و شاید به سختی بتوانند سهمیه لیگ قهرمانان فصل بعدی را به دست بیاورند.

استیوی تنها امید هم‌تیمـی‌ها

سیاوش سلیمی بازدید : 156 دوشنبه 26 اسفند 1392 : 13:01 نظرات (0)

اکتبر گذشته 500 خبرنگار گوش به زنگ خبررسانی در مورد اتفاقی خاص بودند؛ انتشار کتاب زندگینامه دومسر الکس فرگوسن. دلیلش جایگاه خاص سر الکس در فوتبال انگلیس بود. بعد از کناره‌گیری از مربیگری و خروج از دنیای فوتبال می‌توانست با خیال راحت هر آنچه را که دوست دارد در مورد هر کسی یا هر اتفاقی بگوید. البته مشخص شد که به آن رکی که انتظارش می‌رفت صحبت نکرده از طرفی به‌عنوان یکی از مدیران باشگاه همچنان مشغول فعالیت است. مثلا خوب توضیح نداده بود که چرا دیوید مویس را به‌عنوان جانشین خودش انتخاب کرده و نه ژوزه مورینیو را که همیشه هم با او رابطه دوستانه‌ای داشته.

اما در مورد برخی بازیکنانی که قبلا خیلی برایش زحمت کشیدند حرف‌های تندی زد مثل روی کین، رود فان نیستلروی یا دیوید بکام. او حتی گفت که چرا به مایکل کریک در تیم ملی بیشتر از این فرصت داده نشده. در اینجا بود که فرگوسن ادعای عجیبی را مطرح کرد. اینکه استیون جرارد بازیکن خیلی تاپی هم نیست. او در زندگینامه‌اش نوشته که جرارد بازیکن خاصی نیست و شنیدن این حرف از زبان فرگوسن ناراحت‌کننده است. وقتی فردی در جایگاه او چنین ادعایی را مطرح می‌کند باید برای اثبات آن دلایل کافی بیاورد. کریک بلامی هم‌تیمی سابق جرارد در لیورپول در زندگینامه‌اش نوشته: «هیچ کاری نیست که جرارد از پس انجام آن برنیاید. خیلی باهوش است. هر چیزی را زودتر از بقیه می‌بیند و حس می‌کند. دید خوبی روی بازی دارد. توانایی‌های فیزیکی‌اش بسیار بالا هستند. به سرعت می‌تواند از کنار بقیه رد شود و آنها را جا بگذارد. به محض فراهم شدن یک فرصت سرزنی هم گل می‌زند. یک فوتبالیست تمام عیار است. هرگز کسی مثل او را ندیده بودم که این همه ویژگی را توامان داشته باشد. من با بازیکنان با استعداد زیادی بازی کرده‌ام اما او از همه آنها بهتر است.»

آخرین امید هم‌تیمی‌ها

مایکل اوون یکی از برترین استعدادهای تاریخ فوتبال انگلیس است. او در تیم جوانان خط دفاعی حریفان را آزار می‌داد. در 15 سالگی شهرت زیادی پیدا کرده بود. جرارد از اوون شش ماه کوچکتر است اما آمادگی بدنی و جایگاه‌اش در تیم را 18 ماه دیرتر از اوون به دست آورد. اگر در تیم دیگری بودند شاید جرارد ستاره تیم می‌شد اما اوون چهره برتر بود و جرارد باید در خدمت او بازی می‌کرد. سرانجام در تیم اصلی قرمزها بود که از فصل 2000–1999 جرارد جایگاهی در شان خودش پیدا کرد یعنی دو سال بعد از اوون. همان سالی که روی کین از یونایتد بهترین بازیکن برتر از سوی اتحادیه بازیکنان حرفه‌ای شد. همان سالی که پاتریک ویرا کاپیتان آرسنال بود و در کنار کین الگوی خوبی برای سایر بازیکنان لیگ برتری شده بودند. جرارد در کتاب زندگینامه‌اش به این افراد به شدت ادای احترام کرده؛ کتابی که هفت سال قبل چاپ شده. حتی آنجا این خاطره را به یاد آورده که زمانی که فرگوسن او را در سن بیست سالگی ستایش و با کین مقایسه کرده به شدت خوشحال بوده و باورش نمی‌شده.

کین و ویرا هافبک‌های دفاعی بودند. گل نمی‌زدند کارشان خدمت رسانی به گلزنان تیم بود و ستاره‌هایی مثل گیگز، بکام، دوایت یورک، فان نیستلروی، دنیس برگ‌کمپ، تیری آنری و روبر پیرس را تغذیه می‌کردند.  زمانی که جرارد وارد لیورپول شد گیم سونس مربی وقت متوجه شد که او می‌تواند همان کاری را در این تیم بکند که کین در یونایتد و ویرا در آرسنال انجام می‌دهند. از همان روز اول جرارد زندانی توقعاتی شد که از وی داشتند.

تمجید‌های زیدان

جرارد از اولش هم یک ستاره بود. سال 2009 که لیورپول رئال را با چهار گل شکست داد توانست دو گل بزند. کاری کرد که خود زیدان در موردش گفت: «آیا او بهترین بازیکن جهان است؟ شاید به اندازه مسی و رونالدو به او توجه نشده اما فکر می‌کنم این اتفاق باید بیفتد. او مثل یک موتور است که به تنهایی یک تیم را پیش می‌برد. مثل کلود ماکلله که برای ما در تیم خیلی زحمت می‌کشید و من یا فیگو یا رائول هرگز نمی‌توانستیم مثل او باشیم.»

جرارد البته آدمی نیست که زیاد به تمجیدها توجه کند. ویترین افتخاراتش پر از لباس حریفان مشهوری است که علنا بارها ستایش شان کرده. مثلا یک بار در فینال جام اتحادیه سال 2001 که مغلوب پاتریک ویرا شده بود گفته بود: «پاتریک ریتم متفاوت و سریعی داشت. او چهره غالب میدان بود. واقعا دلم می‌خواست پیراهنش را داشته باشم.»
جرارد هجده ساله بود که اولین بازی‌اش را برای لیورپول در لیگ انجام داد و یار تعویضی دیدار با بلکبرن بود: «تردید را می‌توانستم توی چشمان هواداران ببینم. با خودشان می‌گفتند این بازیکن پوست و استخوان دیگر کیست؟ امیدوارم او را نیاورند توی بازی.»

در بازی با تاتنهام در وایت هارت لین اولین بار در ترکیب ثابت قرار گرفت. مثل کین او سمت راست خط دفاعی بازی می‌کرد و حریف مستقیمش دیوید ژینولا بود که آن فصل بازیکن برتر اتحادیه حرفه‌ای بازیکنان شد. جرارد چند صفحه را در کتاب زندگینامه‌اش به توصیف ژینولا اختصاص داده. یک سال بعد جرارد اولین گل خودش را به شفیلد در آنفیلد زد. یک گل فوق‌العاده در نتیجه حرکتی که از میانه میدان شروع کرد. گلی که خیلی‌ها را در مورد توانایی‌هایش از خواب بیدار کرد. در مورد این اتفاق این بازیکن متواضع در کتابش کلا چند خط بیشتر ننوشته. او همیشه در میدان بازیکن تاثیرگذاری بوده. نمونه بارزش فینال لیگ قهرمانان برابر میلان که به هم‌تیمی‌هایش توصیه کرده بود از کوچکترین کارها دریغ نکنند وگرنه تا آخر عمرشان حسرت خواهند خورد. رافائل بنیتس به جرارد توصیه کرده بود کمتر احساسی بازی کند و قلب‌اش را درگیر نکند. در دربی برابر اورتون، یک سال او را به همین خاطر بیرون کشید.

بنیتس اوایل سعی داشت از جرارد بخواهد این وظیفه را ترک نکند اما از فصل دوم دریافت باید نقش تازه‌ای به این بازیکن بزرگ‌اش بسپارد تا با روحیات او جور دربیاید نه اینکه بخواهد روحیه او را تغییر بدهد. جرارد هم بارها گفته بود دوست دارد در میانه میدان بازی کند اما هر بار که از میانه میدان جلوتر می‌رفت بهترین بازی‌هایش را ارائه کرد. جالب آنکه هر بار هم از بنیتس به خاطر بازی دادن به جرارد در جایی خارج از پست‌اش انتقاد می‌شد. جرارد سال 2009 بهترین بازیکن سال انگلیس شد اما کم کم با جدایی آلونسو و بعد بنیتس لیورپول مسیر نزولی را در پیش گرفت و به سال 2011 که رسید مصدومیت‌های متعدد او را شش ماه از بازی‌ها دور نگه داشت اما بعد از رسیدن به بهبودی کامل او راه‌های پیشگیرانه را اتخاذ کرده و این فصل هم که با برندان راجرز جزو تیم‌های پیشتاز لیگ برتر هستند همچنان باید به نقش کلیدی کاپیتان در اوج‌گیری قرمزها اشاره کرد. او از عوامل اصلی تاثیرگذاری روی لوییز سوارز بعد از جنجال‌هایی بود که او به پا کرد با این حال زیر چتر حمایتی کاپیتان سوارز بار دیگر به ثبات رسیده و نتیجه‌اش جایگاه لیورپول در جدول لیگ برتر است. جرارد از پس وظیفه هدایت تیم به خوبی برآمده. البته روحیه‌اش به گونه‌ای نیست که به اطرافیان‌اش زورگویی کند. شاید این همان نکته‌ای است که باعث شده از نظر فرگوسن او یک بازیکن خیلی تاپ به نظر نیاید.

طرفداران فوتبال:استیون جرارد بازیکن تیم لیورپول یکی از بازیکنان برتر فوتبال انگلیس است.او به تازگی قرارداد جدیدی با تیم لیورپول امضا کرده است تا همچنان کاپیتان بزرگ این تیم بماند.در ادامه بیوگرافی این بازیکن را بخوانید.

تعداد صفحات : 13

درباره ما
موج فوتبال که کار خود را از سال 1390 شروع کرده است تلاش دارد آخرین تحلیل‌ها و گزارش‌ها از مهم‌ترین اتفاقات روز ایران و جهان را به صورت آنلاین در اختیار مخاطبان خود قرار دهد. تحریریه موج فوتبال همچنین با بهره‌مندی از همکاران حرفه‌ای و با سابقه می‌کوشد عرصه‌های جدیدی در اطلاع‌رسانی بهنگام و شفاف بجوید و بگشاید.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    قهرمان لیگ قهرمانان فصل 2024 کدام است؟
    کدام بخش تقویت شود؟
    به نظر شما بهترین مربی جهان کدام مربی است؟
    لیگ برتر ایران 1403
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5669
  • کل نظرات : 783
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 594
  • آی پی امروز : 53
  • آی پی دیروز : 90
  • بازدید امروز : 1,752
  • باردید دیروز : 1,255
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 4,044
  • بازدید ماه : 14,966
  • بازدید سال : 40,966
  • بازدید کلی : 2,233,598
  • موسسه خیریه بهنام دهش پور